اصلا حواسم به حرف هایش نبود
نه اینکه دوستش نداشته باشم !
فقط حوصله ی حرف زدن نداشتم .
یادمان باشد همه ی آدم ها حق دارند یک وقت هایی خسته باشند ،
حق دارند گاهی حوصله نداشته باشند ،
و حق دارند بخواهند یک زمان هایی سکوت کنند و تویِ لاکِ خودشان باشند .
آدم هایِ بی حوصله ، همان آدم هایِ سابق اند ،
فقط کمی خسته اند ،
قدری به حالِ خودشان که باشند ؛
خوب می شوند .
[نرگس_صرافیان_طوفان]
وقتی به آدم تنهایی برمیخوری، مهم نیست که چه توجیهی برای تنها بودنش میاره.
دلیل تنها بودنش این نیست که از انزوا لذت میبره. بلکه اینه که در گذشته بارها تلاش کرده با جمع معاشرت داشته باشه، اما آدمها همیشه ناامیدش کردن.
جودی پیکو
ﻫﺮﺳﻮﺗ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﻧﺴﺖ.
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﻔﺖ:
یکی ﺍﺯ ﺩﺘﺮﻫﺎ ﺩﺍﻧﺸﺎﻩ ﻣﺎ ﻪ ﺟﺰء ﺍﺳﺎﺗﺪ ﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﺸﻪ
ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺎﻫﻤﺸﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣ ﺧﻨﺪﺪﻡ.
ﺗﺎ ﺍﻨﻪ
ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ
ﺍﻭﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩﻩ
ﻪ ﺍﻭﻧﻮ ﺍﺯﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺩﻟﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺸﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﻡ ﻧﻤﺰﻧﻨﺪ.
ﻫﻤﺸﻪ ﺳﻮﺕ ،ﺩﻟﻞ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﻗﺪﺭﺕ ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﺴﺖ.
ﺧﻠ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻪ ﺳﻮﺕ ﺍﺧﺘﺎﺭ ﻣﻨﻨﺪ،
ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﺴ ﺭﺍﺟﺮﺤﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﻨﻨﺪ.
ﺧﻠ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻪ ﻣﺪﺍﻧﻨﺪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﻌﻀ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻓﺎﺪﻩ ﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺧﻠ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻨﺎﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﺖ ﺳﻮﺕ ﺍﺧﺘﺎﺭ ﻣﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺴ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﻨﺪ.
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻪ ﻧﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺘﻮﺍﻥ ﻔﺖ
ﻭﻟ ﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻥ ﺲ ﺮﻓﺖ.
ﻪ ﺳﻨ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻮﺯﻩ ﺑﺰﻧ ﻪ ﻮﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻨ،
ﺷﺴﺖ ﺑﺎ ﻮﺯﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻠ ﺯﻭﺩ ﺍﺯ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻣ ﺷﻨﻨﺪ!
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻔﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ،
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﺣﺘﺎﺝ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻧﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﻧﺎ ﺭﺍ ﻮﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺒﻨﻨﺪ ﻪ ﺑﺪ ﻨﻨﺪ!
ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻪ ﻧﺒﻨﻨﺪ ﻧﺸﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﻭﺭﻧﺪ
ﻧﻪ ﺍﻨﻪ ﻧﻔﻬﻤﻨﺪ!
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻓﺮﺎﺩ ﺸﺖ ﺳﻮﺕ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺳﻮﺗﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺎ ﺑ ﻋﺐ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺬﺍﺭﻢ.
شرلوک هولمز نام یک کاراگاه خصوصی خیالی است که متولد یورکشایر انگلستان است و در اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ فعالیت میکردهاست.[۱] هولمز با اشاره به خود به عنوان «کارآگاه مشاور» در داستانها و مهارتهای ویژه خود از جمله مشاهده دقیق، علم پزشکی قانونی، و استدلال منطقی مشهور است.
شخصیت داستانی شرلوک هولمز نخستین بار در سال ۱۸۸۷ میلادی توسط سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد.[۲] در نهایت چهار رمان و ۵۶ داستان کوتاه از شرلوک هولمز باقی مانده.
اگرچه شرلوک هولمز اولین کارآگاه تخیلی نیست اما بهترین کارآگاه تخیلی است[۳] او در کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان «شناخته شدهترین شخصیت خیالی» در تاریخ ثبت شدهاست.[۱] محبوبیت و شهرت هولمز به گونهای است که بسیاری معتقدند او خیالی نیست بلکه فردی واقعی است.[۴][۵][۶]
نام او را در ترجمههای فارسی اغلب «شرلوک هولمز» یا «شرلوک هلمز» نوشتهاند. کریم امامی، مترجم برجسته و مترجم «ماجراهای شرلوک هولمز؛ کارآگاه خصوصی»، ضبط صحیح نام وی در زبان فارسی را «شِرلاک هومز» ذکر کردهاست.[۷]
معروف بودن هولمز به خاطر قدرت استثنایی او در مشاهده جزئیات و استنتاج منطقی بر اساس آن است، قدرتی که وی را بدون شک معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و یکی از مشهورترین مخلوقات داستانی همه اعصار ساختهاست و علاوه بر همراه همیشگی او «دکتر واتسن» و مأموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وامیدارد. نام کامل او ویلیام شرلوک اسکات هولمز است.[۸] شرلوک هولمز در داستانهای اصلی هیچگاه خود را کاراگاه خصوصی نخوانده، بلکه به عنوان کارگاه مشاور خود را میخواند و در نوع خود تک است.
شرلوک هولمز، در روز ششم ژانویه ۱۸۵۴ در روستایی به نام مایکرافت (که اتفاقاً نام برادر بزرگتر وی نیز هست) در ایالت یورکشایر به دنیا میآید. وقتی بزرگ میشود به دانشگاه آکسفورد میرود و اولین معمای جنایی خود را (به نام راز کشتی گلوریا اسکات) در ۲۰ سالگی حل میکند.[۱] وی پس از گذراندن تحصیلات دانشگاه و فارغالتحصیل شدن تصمیم میگیرد به عنوان یک کارآگاه خصوصی به کار بپردازد و خدمات خود را به مراجعینش ارائه دهد که همین مشغله اصلی و منبع تأمین معاش وی در بیست و سه سال بعد میگردد. شرلوک هولمز، در داستان «اتود در قرمز لاکی» با واتسن آشنا میشود و هر دو باهم، در خانهای به شماره پلاک ۲۲۱ب واقع در خیابان «بیکر»، ساکن میشوند.[۹] بیشتر داستانهای شرلوک هولمز، از زبان دکتر واتسن، بازگو میشوند و نویسنده از شیوه مقابله کردن هوش و ذکاوت تیز هولمز در برابر قوه هوش ضعیفتر واتسن، بهره جسته و به این طریق برتری فکری کارآگاه مشهور را بهتر نشان میدهد.[۱۰]
کارآگاه «لسترید (یا لستراد)» و «گرگسن» از اسکاتلندیارد، هرگاه راه اشتباهی را، در حل مسائل میروند به شرلوک هولمز مراجعه میکنند و معمولاً او مسیر درست را به آنان نشان میدهد.
بزرگترین دشمن او پروفسور جیمز موریارتی شریر بود که طی درگیری با شرلوک هولمز واقع در آبشار رایشنباخ سوئیس خود کشی کرد.[۱۱]
درباره این سایت